با بررسی معیارهای جهانی حقوقبشر مندرج در منشور سازمان ملل متحد(1945)، اعلامیهی جهانی حقوق بشر(1948)، كنوانسیون حقوق كودك(1989) و سایر اسناد مربوطه كه اصول پذیرفته شدهی بینالمللی میباشند، میتوان ادعا كرد كه چنانچه تحریمهای اقتصادی منجر به رنج و مشقت انسانها گردند این تحریمها توجیهی از منظر حقوق بینالملل ندارند. ظهور اندیشههای بشردوستانه و توجه به حقوق اساسی بشر مبتنی بر كرامت، شخصیت و ارزشهای عالی انسانی باید زمینهای برای جلوگیری از ورود صدمه عمومی به مردم بیگناه و قربانی كردن آنها به منظور اهداف و اغراض سیاسی از طرف دولتها باشد. در مورد مشروعیت تحریمها یک نکته حائز اهمیت است که این اقدامات باید براساس معیارهای اخلاقی، مشروع و معتبر مبتنی باشند و خود منجر به نقض حقوق ارزشمند بشر نگردند و کشورها به دلیل سوءاستفاده از قدرت یا خصومت با یکدیگر دست به چنین تصمیماتی نزنند. متأسفانه در عرصة تحریمها آمریکا سیاستهای خود را دخیل نموده و از آن بعنوان اهرم فشار در قبال دولتها استفاده میکند. بعنوان مثال کشوری چون ایران را در نظر میگیریم که بنابر اغراض سیاسی دول غربی و آمریکا تحریم گردیده است؛ سوال اینجاست که آیا در مواردی که دادگاههای داخلی آمریکا بطور یکجانبه ایران را تحریم کردهاند این تحریمها باید به گونهای باشد که سایر کشورها را ملزم به تبعیت از ایالات متحده کند؟ آیا این اقدام مداخله در امور داخلی کشورهای دیگر که آمریکا برای آنها تصمیمگیری کرده و خواهان دنباله روی از واشنگتن است نمیشود؟ به راستی کشورها قدرت استقلال ندارند که هر آنچه واشنگتن دیکته کند را اعمال میکنند. این مورد مجزای از تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل است پس چرا اطاعت محض و بی چون و چرا را در دستور کار قرار میدهند. به دولت مردان این سرزمینها عرض میکنم آیا این ذلت نیست؟ آیا این وابستگی نیست؟ یعنی اگر آمریکا حمایت خود را از این کشورها سلب کند توان ادارة کشور خود را ندارند که این گونه کورکورانه دنباله رو مقاصد استکباری ایالات متحده هستند. رهبر ایران به کرّات وابستگی اتحادیة اروپا به آمریکا را گوشزد نمودهاند و از آن بعنوان ضعف سیاستمداران این قاره تعبیر کردهاند اما گویی روح آنها تسخیر شدة آمریکاست. این وابستگی آنقدر عمیق گردیده که آمریکا حتی در تصمیمات داخلی این شورا دخالت میکند و آنها چارهای جز اجرای آن ندارند؛ آیا اقتدار آنها خدشهدار نشدهاست؟
نکتهی دیگر که غرب و آمریکا از ایران میخواهند انجام دهد و از منظر حقوق بینالملل فاقد مشروعیت است پیوستن ایران به پروتکل الحاقی منع گسترش سلاحهای هستهایست اما این خواست آنها در تعارض با کنوانسیون حقوق معاهدات وین (1969) است زیرا در این کنوانسیون قید گردیده که هیچ کشوری را نمیتوان مجبور یا تحت فشار قرار داد (تحریمها علیه برنامة هستهای ایران) تا به عضویت یک معاهدة بینالمللی درآید. در واقع میبایست چنین نتیجهگیری کرد که غرب ناقض حقوق بین الملل است نه جمهوری اسلامی ایران که در صدد احیای حق قانونی و مشروع خویش است.
نظرات شما عزیزان: